ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ جشنواره فیلم فجر در مشهد، امسال هم با تمام نقاط قوت و ضعف خود به پایان رسید. برای تماشای برخی از فیلمها صفهای طولانی به وجود آمد و از برخی آثار هم استقبال چندانی نشد. آنچه که در جشنواره امسال با انتقاد فیلم سازان، منتقدان و اهالی رسانه روبه رو شد، اکران نشدن تعدادی از فیلم ها، نبود جلسات نقد و بررسی آنها و حضور عوامل در مشهد از جمله انتقادها و گلایههای مطرح شده است.
در ادامه پای حرفهای چند تن از کارشناسان و هنرمندان فیلم ساز مشهد نشستهایم تا نظر آنها را درباره نقاط قوت و ضعف جشنواره فیلم فجر مشهد جویا شویم.
علی مقدسی، مدرس سینما و مدیر یکی از آموزشگاههای سینمایی مشهد با اشاره به اینکه برگزاری جشنواره فیلم فجر در مشهد به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است و خوشبختانه هر سال برگزار میشود، میگوید: نقطه ضعف این رویداد برگزار نشدن جلسههای نقد و تحلیل فیلم است؛ جشنواره فیلم فجر فقط مختص نمایش فیلم نیست؛ ما باید بتوانیم در کنار آن نشست با عوامل، جلسات بررسی و آموزشی فیلم را هم برگزار کنیم. وی ادامه میدهد: جشنواره فیلم فجر در مشهد حداقل باید بتواند یک تا دو سیمرغ، مثل سیمرغ منتخب تماشاگران مشهدی برای اهدا داشته باشد. شاید سلیقه مشهدیها با تهرانیها متفاوت باشد و سینما هم باید این تفاوت نگاه را بپذیرد.
این موضوع هم باید به یک مطالبه تبدیل شود. سالهای پیش این اتفاق میافتاد، اما متأسفانه ستاد مرکزی جشنواره در تهران از آن ممانعت کرد. مقدسی بیان میکند: سالهای پیش نیم یا بیش از نیمی از فیلمها در مشهد نمایش داده میشد، اما امسال تمام فیلمها جز دو فیلم اکران شد. استقبال مردم هم بسیار خوب بود، که نشان میدهد مشهدیها واقعا به جشنواره فیلم فجر اهمیت میدهند.
وی اکران نشدن برخی فیلمها در شهرستانها را مربوط به تصمیمهای تهیه کنند گان میداند و میافزاید: شاید تهیه کنندگان این اجازه را نمیدهند و فکر میکنند که اگر آن را خارج از جشنواره تهران و در شهرستانها نمایش دهند، در زمان اکران عمومی به فروش آنها لطمه وارد میشود، در حالی که من به عنوان یک مدرس سینما معتقدم یکی از دلایل گرایش مردم به فیلم ها، معرفی کارشناسان، اهالی سینما و عموم مردم است و در فروش فیلم تأثیر مثبت خواهد گذاشت.
این مدرس سینما معتقد است سینمای ایران در این سالها با فیلم کمدی سرپا نگه داشته شده است که اشتباه است. او در این باره توضیح میدهد: در سینما همه ژانرها جایگاه خود را دارند. اما اکنون مثل یک مریض مرگ مغزی است، که ما آن را با دستگاه زنده نگه داشتهایم. با تغییر مسئولان فرهنگ و ارشاد اسلامی، باید در ریل گذاری و سیاست گذاری سینمای ایران تجدیدنظر اساسی شود و اجازه دهند همه وارد گود شوند، نه اینکه فقط جشنواره به محصولات سازمانهای دولتی و شبه دولتی تبدیل شود. جشنواره از آن سینما و اهالی آن است و باید آن را به سمتی پیش ببریم که از زنده نگه داشتن آن با فیلمهای کمدی جلوگیری شود. باید به سمت ساخت همه فیلمها برویم، سلیقه مخاطب را نیز در نظر بگیریم و آرام آرام سینمای فاخر ایران را معرفی کنیم.
جواد علیزاده، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون، با اشاره به اینکه جشنواره امسال طبق معمول روال عادی خود را طی کرد و اضافه شدن سینماها اقدام بسیار خوبی بود، میگوید: جشنواره هرچه گرم تر، پویاتر و استقبال مردم از آن بیشتر باشد بهتر است، اما باید یک خروجی نیز داشته باشد. سالهای گذشته مهمانانی مانند فیلم ساز، تهیه کننده و حتی بازیگر دعوت و این کار باعث افزایش شور و نشاط جشنواره میشد. کسانی که دغدغه سینما دارند و آن را دنبال میکنند کم نیستند و دعوت از هنرمندان تنور جشنواره را داغتر میکند.
این فیلم ساز بر این باور است که جشنواره فیلم فجر و جایزه سیمرغ بر روند کار فیلم سازان و هنرمندان بی تأثیر نخواهد بود، اما هنرمندانی را نیز داشتهایم که بعد از دریافت سیمرغ دیگر از آنها کاری ندیدهایم.
وی پیشرفت سینمای ایران را از دو بعد بررسی میکند و توضیح میدهد: بعد اول از نگاه کارگزاران فرهنگی سیاست گذاران سینماست که شامل معاونت امور سینمایی، وزیر فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری و... میشود. بعد دوم یعنی فیلم ساز نیز، باید نسبت به جامعه درک و شناخت داشته باشد. یعنی من باید به سراغ سوژهای بروم که قصه زندگی مخاطب امروز باشد. البته سیاست گذاران فرهنگی و سینمایی هستند که در این زمینه هنرمندان را سوق میدهند.
علیزاده یکی از دلایلی را که اکنون فیلمهای کمدی فروش بهتری دارند؛ نیاز جامعه میداند و میگوید: اکنون انواع و اقسام فشارهای اقتصادی و روحی بر مردم غالب شده و بیشتر جنبه تفریح و سرگرمی سینما پررنگ شده است. بخشی مربوط به جامعه است که فیلم ساز را به سمت سوژهها سوق میدهد و بخشی از آن نیز سیاست گذاران فرهنگی، سینمایی و دولتمردان ما هستند.
مسعود زارعیان، فیلم ساز مشهدی نیز اصل برگزاری جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور را بسیار تأثیرگذار میداند و میگوید: مردم در یک فاصله زمانی ۱۰روزه ویترین یک ساله سینمای ایران را میبینند. برخی آثار هم سالهای گذشته شروع شده و امسال به مرحله تولید و اکران رسیده است. همه هنرمندان و سینماگران دوست دارند که ابتدا در جشنوارههای بومی بدرخشند، چرا که تضمین گیشه و بازگشت اعتبارات آن هاست و حضور در جشنواره به هر شکلی برایشان اهمیت دارد.
زارعیان بیان میکند: مشهد یکی از شهرهایی است که سینماگران موفق زیادی دارد و از طرفی سینماهای آن یکی از پرمخاطبترین سینماهای کشور است. معمولاً فروش سینما هویزه جزو پنج سینمای برتر کشور است. طبیعی است که این حق برای آن در نظر گرفته شود و جشنواره در این شهر هم برگزار شود.
وی با اشاره به اینکه جشنواره فیلم فجر در این سالها اصلاح و اشکالات خود را برطرف کرده است، میگوید: در سینما آفریقا به یاد دارم که صفهای به شدت طولانی شکل میگرفت، گاهی بر سر صندلی دعوا میشد و بی نظمی شدید حاکم بود، این امر باعث میشد مخاطبان اصلی از رصد سینمای ایران در جشنواره فجر محروم شوند. اما در این سالها اختصاص سینما آفریقا به سینمای هنرمندان و اصحاب رسانه و قائل شدن جایگاه تخصصی برای آن ها، به نوبه خود ارزشمند است.
این فیلم ساز در ادامه میگوید: یک سری اشکالات هنوز وجود دارد؛ مثلابرخی آثار مانند «رها» و «صددام» به مشهد و شهرستانها نیامدند. این نیاز و توقع از سمت اهالی سینمای استان هست، که فیلمهای جشنواره فجر به طور کامل اینجا هم اکران شوند، چرا که گرمای جشنواره و همچنین اکرانها بیشتر میشود. از آن گذشته حضور اهالی رسانه و نوشتن مطالبی درباره هر فیلم، باعث میشود که فضای آن فیلم داغ شود و در آینده اکران موفق تری داشته باشد، به همین دلیل بعید میدانم که تهیه کنندهای دوست نداشته باشد که اثرش در شهرستانها اکران شود. شاید مشکلات فنی یا مسائل دیگر باعث این امر شده است.
زارعیان تلاش برای تأمین زیرساختهای آموزشی را یکی از نیازهای فعلی سینما برای رشد و ارتقای آن میداند و تصریح میکند: لزوم وجود یک آموزشگاه استاندارد در مشهد بسیار مهم است. ما فاقد رویدادهای جدی هستیم، متأسفانه جشنواره فیلم «رویش» هم دیگر در این شهر برگزار نمیشود.
این فیلم ساز خلاء جدی سینمای ایران را نبود داستان بیان میکند و توضیح میدهد: متأسفانه هرچه ضربه میخوریم از سمت فیلم نامه است؛ ما امسال در جشنواره فیلم فجر دو فیلم بلند و دو فیلم کوتاه از فیلم سازان مشهدی داریم، که نشان میدهد فقط باید در سیاست گذاریهای خود جدیتر عمل کنیم. مدیران باید محدودیتهای گذشته را کنار بگذارند و به سراغ آموزش بروند، تا هنرجویان به لحاظ دانش سینمایی رشد کنند و شاهد آثار بهتری باشیم.
زارعیان در پایان میگوید: اگر جریان سینمای ایران را به صورت کوتاه و گذرا بررسی کنیم، شاید این گونه تصور شود که در سالهای گذشته فیلمهای مهم تر، درخشان تر، مخاطب پسندتر و ماندگار تری داشتیم و اکنون این گونه نیست. این اتفاق میتواند عوامل متعددی داشته باشد؛ وقتی سینمای ما به سمت اقتصاد نفتی برود، از سمت سازمانهای دولتی حمایت و بخش خصوصی در آن ضعیف شود، بخش هنری آن کمرنگتر میشود.
اشکان ضیایی، کارگردان و فیلم ساز، با اشاره به اینکه قرار دادن یک سینما برای فیلم سازان و اهالی رسانه اقدام خوبی است، میگوید: این کار با تمام خوبی هایش، تعامل هنرمندان و فیلم سازان را با مردم کاهش میدهد.
ضیایی با تأکید بر اینکه اکنون در سینمای ایران فیلمهای کمدی افزایش پیدا کرده است، بیان میکند: گویی فیلم سازان مجبورند در این ژانر دست به تولید اثر بزنند و از ایده آل آنها نیز دور است و جنبه فروش بیشتر در نظر گرفته میشود، یا سرمایه گذاری برروی فیلمهای کمدی بیشتر است. این امر باعث میشود ذائقه مردم هم تغییر کند. قطعا این گونه نمیتوان آینده فاخری برای سینمای ایران تصور کرد. ما فیلم سازان بسیار خوبی داریم، اما خودمان سلیقه مخاطبان را خراب میکنیم. برنامه ریزی چندان خوبی برای آموزش وجود نداشته است و اکنون فضا به قدری تغییر کرده، که شخصی از آموزشهای آکادمیک یا دورههای فیلم سازی بیرون نمیآید و بیشتر کسانی که استعداد و اشتیاق آن را دارند، تا یک مسیر سخت را طی کنند، قدم در راه آموزش میگذارند.
وی سینما را یک سخنرانی بزرگ توصیف میکند: بسیار مهم است که در فیلم چه چیزی میخواهید بگویید و چطور میخواهید بگویید. اکنون بیشتر چطور گفتن را یاد گرفتهاند، اما اینکه چه بگویند را نه. این یک ایدئولوژی است که برای خود فیلم ساز به وجود میآید، اما مدیران فرهنگی هستند که مسیر را برای افرادی که جهان بینی درستی دارند هموار میکنند.